سفارش تبلیغ
صبا ویژن

برای لیلی
قالب وبلاگ

در هنر معاصر غرب، «مدل برهنه» مضمون بسیاری از آثار هنری را تشکیل می دهد و این امر ریشه در تاریخ چند هزار ساله ی غرب (به استثنای قرون وسطی) دارد. در یونان باستان، خدایان را در صور انسانی تجسم می کردند و از جمله، زیبایی تقدیس می شد. «آفرودیت» و« ونوس »، به اصطلاح دو الهه ی عشق و زیبایی بودند که تندیس آنها و بیشتر رب النوع های اساطیری، برهنه یا با پوششی اندک، تراشیده می شد. 
کلیسا، در صدر تاریخ مسیحیت، با شمایل نگاری به مخالفت برخاست و تصاویر برهنه تحریم کرد، از این روی هنر غرب در عصر قرون وسطی
که دوران سلطه ی آیین کاتولیک در اروپا است- هنری در مجموع پوشیده و محجوب است. ولی در عصر رنسانس که انسان غربی، به فرهنگ و تمدن یونان و روم باستان بازگشت، اساطیر باستانی در غالب قدیسین و شخصیت های مذهبی در آمد و تصاویر برهنه حتی به نمازخانه ها راه یافت. از آن پس، تصاویر برهنه و عریان مورد توجه تصویرگران قرار گرفت، وحتی در صحنه های رزمی بی آنکه ارتباطی با واقعیت داشته باشد رزمندگان به طور برهنه و نیمه عریان مشغول پیکار، نشان داده شدند.
در تابلویی از اوژان دلاکروا، نقاش فرانسوی (1799-1863م)، موسوم به « آزادی در پیشاپیش مردم»، آزادی در هیئت زنی نیمه برهنه و تنومند، مردم را به سوی سنگر بندی ها یا دستگاه های انقلابی رایج در خیابان های پاریس آن زمان فرا می خواند در حالیکه اطرافیانش همه پوشیده اند. نیز در تابلویی از ادوارد مانه موسوم به «ناهار در سبزه زار»، دو مرد پوشیده در کنار دو زن برهنه دیده می شوند که به اصطلاح تمثال الهه های رافائل و پریان جورجونه می باشند که همراه دو مرد خوش لباس و مسلما عیاش در بیشه زاری به تفریح آمده اند. در آثار بسیاری از این قبیل، بر عنصر برهنگی به بهانه آناتومی هنری تاکید شده و اصلی جدایی ناپذیر از زیبایی تلقی می گردد که آن نیز خود، ملاک ارزشیابی هنری انگاشته می شود. در یک ارزشیابی هنری از دو تابلویی که هنرمند اسپانیولی «فرانچسکو گویا»(1746-1828م) از زنی به نام مایا کشیده است «تابلوی مایای برهنه بیشتر از تابلوی مایای پوشیده قیمت گذاری شد». پشت این جریان، خصوصا در قرون اخیر، دست بورژوازی حریص و سودا گر
و احیانا صهیونیست را می بینیم که با عنصر زن (بلکه انسان) به مثابه ی یک کالا ی مادی برخورد کرده و سعی در استثمار و استمتاع از آن در حوزه ی اقتصاد و صنعت فحشا را دارد.
تصاویری که نقاشان اروپایی، پیش از رنسانس از حضرت مریم (مادر مسیح) کشیده اند، با تصاویری که نقاشان همان سرزمین پس از رنسانس از آن حضرت رسم کرده اند تفاوت بنیادی دارد: تصاویر قرون وسطی، مریم پاک را زنی نشان می دهد که گویی از سنخ زنان معمولی کوچه و بازار نیست. درصورت او، حجب وآزرمی نهفته است که به وی حالتی ملکوتی و آسمانی می بخشد. نقاش سعی می کند که او را شبیه زنان زیبایی که پیرامون خود می بیند نکشد، و خلاصه همه ی هنر خود را به کار می برد تا به او زیبایی معنوی ببخشد. اما نقاش دوره ی رنسانس و بعد از آن، مریم را از آسمان به زمین می آورد و مدل خود را برای تصویر از مریم از میان زنان زیبای کوچه بازار انتخاب می کند. اکنون دیگر در صورت این مریم دنیوی شده، آن شرم مقدس دیده نمی شود و بیننده وقتی به تابلو نگاه می کند بیش از آنکه به یاد ارزش های معنوی بیفتد تنها به زیبایی صورت خیره می شود.


بر گرفته از کتاب بوسه بر خاک پی حیدر ، علی ابوالحسنی، صفحات279-286



کلیدواژه ها: غرب
[ یکشنبه 91/1/13 ] [ 8:25 عصر ] [ ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

مدیر وبلاگ : بیدار[131]
نویسندگان وبلاگ :
حُسن یوسف[13]
دختر پشیمون[3]

لینک دوستان
برچسب‌ ها
چادر (17)
عکس (4)
غرب (4)
طنز (3)
شعر (3)
زن (2)
قلم (1)
عسل (1)
غرب (1)
خوب (1)
حیا (1)
رجب (1)
هنر (1)
یس (1)
جستجو در وبلاگ


در این وبلاگ
در کل اینترنت

آمار بازدید
امروز: 83
دیروز: 35
آمار کل: 246322


جستجو در وبلاگ


در این وبلاگ
در کل اینترنت

موسیقی وبلاگ
ایران رمان